واکنش تند وزارت خارجه ایران به اظهارات مضحک نتانیاهو

سخنگوی وزارت خارجه ایران نمایش مضحک اخیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره ایران را دست و پا زدن های بی حاصل ورشکسته ای دروغ پرداز و رسوا خواند که جز دروغ پراکنی و دغل کاری کالا و متاعی برای عرضه نداشته و ندارد.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، «بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نمایش مضحک تبلیغاتی اخیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی در یکی از آخرین سریال های تکراری از نمایش های بی ثمر و شرم آور در خصوص برنامه هسته ای مخفی ایران را دست و پا زدن های بی حاصل ورشکسته ای دروغ پرداز و رسوا خواند که جز دروغ پراکنی و دغل کاری کالا و متاعی برای عرضه نداشته و ندارد.

قاسمی افزود: سران رژیم صهیونیستی بقای " رژیم نا مشروع و دروغ بنیان " خود را در تهدید انگاری با استفاده از شارلاتانیسم نخ نمای عصر جاهلیت و بی خبری افکار عمومی جهانیان می بینند که بیهودگی و بی ثمری آن بیش از پیش آشکار است.‌ او و رژیم کودک کش و رسوای رژیم صهیونیستی باید به این فهم و درک اولیه رسیده باشند که مردم جهان از فهم، آگاهی و شعور کافی برخوردارند.

بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی دوشنبه شب در یک نشست خبری مدعی شد که تل‌آویو به اسناد تازه‌ای درباره ایران دست یافته که نشان می‌دهد تهران به دنبال ساخت بمب اتم بوده است.

اظهارات نتانیاهو با توجه به سفر پمپئو به منطقه در واقع توجیهی برای عدم امضای احتمالی ترامپ برای تعلیق تحریم های ایران است، استفاده نتانیاهو از نقاشی و این گونه شو و نمایش ها مسبوق به سابقه است مانند آنچه در سازمان ملل گفت.

آنچه دیشب نتانیاهو گفت، پیش تر هم تحت عنوان« موارد ادعایی» مطرح شده بود و از سوی مجامع بین المللی همچون آژانس انرژی اتمی پاسخ داده و مردود اعلام شده بود.

 

منبع: خبرگزاری برنا



:: موضوعات مرتبط: اخبار ایران , اخبار جهان , ,
:: برچسب‌ها: رژیم صهیونیسیت , دروغ پراکنی , تل آویو ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : سه شنبه 11 ارديبهشت 1397
پیروزی عینی مدیریت جهادی در برابر مدیریت نئولیبرال/انقلاب سپاه در مسکن ایران

عملیاتی کردن فناوری مدرن ساخت مسکن توسط مدیران جهادی در مناطق زلزله زده کرمانشاه نمود عینی تفاوت مدیریت جهادی در برابر مدیریت نئولیبرال است که بخش مسکن کشور را بحرانی کرده است.
پنجم اردیبهشت سال 1397 در تاریخ معاصر ایران روز مهمی است. شاید این ادعا در نگاه اول عجیب به نظر برسد و خواننده سوال کند مگر در این روز چه اتفاق مهمی روی داده است که آن را به روزی دوران ساز در تاریخ معاصر ایران؛ از منظر اقتصاد سیاسی؛ تبدیل کرده است. در این روز با تدبیر کسانی که در 40 سال گذشته سپر دفاع مردم در برابر حمله های رنگارنگ بیگانگان بوده اند، به طور عینی به سیاست ویران کننده اقتصاد، سرمایه اجتماعی و فرهنگ کشور پایان داده شد و نمونه ای عینی ارائه گردید که می تواند ساختار اقتصادی منحرف شده کشور را اصلاح کند.
در روز 5 اردیبهشت سال 1397 هجری شمسی، سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم تحویل‌دهی 27 باب منزل مسکونی به زلزله‌زدگان سرپل‌ذهاب گفت: برادران عزیز ما از سپاه تهران خط احداث منازل دائمی در این منطقه را شکستند و نشان دادند که می‌توان ظرف مدت یک ماه منزل مسکونی ساخت... پیش از عید 23 واحد مسکونی توسط سپاه تهران به مردم این منطقه تحویل داده شد و امروز هم 27 باب منزل مسکونی به‌یاد لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) تحویل مردم این منطقه می‌شود.
ظاهرا خبری عادی است و نشان از این همه پیچیدگی و آثار وضعی فراوان ندارد، اما اندکی تامل و بررسی بیشتر نشان می دهد که یک مبنای راهبردی نوین ایجاد شده و به سیاستی ویرانگر پایان داده شده است. فاجعه بار بودن سیاست ویرانگر «تحدید زمین» در 30 سال گذشته که میراث حاکمیت نئولیبرال ها بر امورات اجرایی ایران است با انجام یک نمونه عینی به همه نشان داده شد و ثابت گردید که تغییر عملی در نوع نگاه به زمین و مسکن که سهم بزرگی در رفاه خانوارها دارد و عملکرد بد در این بخش به یکی از نقاط تاریک در عملکرد مدیریت اجرایی کشور در 30 سال گذشته مربوط می شود، امکانپذیر است.
در دوران بعد از انقلاب اصلاح وضعیت مسکن که میراث تلخ رژیم گذشته بود ضرورت داشت و حضرت امام خمینی(ره) برای جبران آنچه بر سر مسکن ملت ایران آمده بود سریعا دست به کار شدند. «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در تاریخ 21 فروردین سال 1358 به فرمان حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی‌ایران به منظور تأمین مسکن محرومان و متولی توسعه و عمران روستاهای کشور و ساخت واحدهای مسکونی شهرها در چارچوب سیاست‌ها و برنامه‌های دولت جمهوری اسلامی‌ایران تشکیل گردیده است.» یعنی تنها دو ماه پس انقلاب و در حالیکه هنوز ساختار اجرایی کشور تعیین تکلیف نشده بود حضرت امام(ره) به دلیل اهمیت موضوع دست به کار شده و سازمانی را با دستور کار مشخص ایجاد کردند. اما متاسفانه این نهاد به دلیل حاکم شدن نوع خاصی از نگاه نئولیبرال که حتی در کشورهای غربی هم نمونه آن یافت نمی شود؛ با ورود عباس آخوندی در سال 1366؛ عملا در مسیری که برای آن تعریف شده بود حرکت نکرد.
عباس آخوندی سپس به وزارت مسکن رفت و همان مدلی که در بنیاد مسکن در پیش گرفته بود یعنی؛ انبوه‌سازی و کوچک‌سازی تحت عنوان طرح پاک که یک مدل توسعه پایدار در بخش مسکن معرفی شده بود! را اجرا کرد که تا به امروز ادامه یافته است. این رویکرد به زمین و مسکن در بیش از سه دهه؛ به اقتصاد سیاسی ایران شکل داده و  از آن مدلی رانت پرور و ویران کننده اقتصاد و جامعه ساخته است. تحدید عامل به وفور موجود زمین در سرزمین پهناور ایران باعث رقم خوردن سلسله ای از آثار خارجی منفی شده که ساختار هویتی، سیاسی و اقتصادی ایران را از تعادل خارج کرده است. مدل ساخت و ساز مبتنی بر کوچک سازی و انبوه سازی طرحی «پاک» نیست و بالعکس، مدلی ناپاک است که «بخش مسکن» را به ابزار تخریب اقتصاد تبدیل کرده است. آثار منفی:  گران کردن عامل زمین و گره زدن کسب ثروت به زمین خریدن و به انتظار گران شدن نشستن، و در نتیجه از میدان به در کردن روش های خلاقانه کسب ثروت حلال و صرفه زیاد برای زمین خواری.  آب رفتن فضای زندگی مردم ایران و در نتیجه صدمه شدید به فرهنگ اسلامی ایرانی با فراهم کردن زمینه های تنش اجتماعی، با آپارتمان نشینی، سبک زندگی ایرانی-اسلامی مدنظر رهبر معظم انقلاب محقق نخواهد شد.(در آمریکا در سه دهه اخیر میانگین متراژ منازل آمریکایی ها 30 متر بزرگتر شده است.)   تربیت نسلی در قفس(آپارتمان های کوچک) که با آثار روانی آن تا آخر عمر دست به گریبان خواهد بود.
دشوار شدن حضور در خانه به دلیل فضای اندک و در نتیجه ضرورت یافتن مراجعه به پارک ها برای آرامش که معضلات خاصی مانند اعتیاد و مشکلات اخلاقی را به بار آورده است.    تمرکز فرصت طلبان در دولت ها و یا خارج از دولت ها بر زدوبند با مقامات متنفذ برای زمین خواری و میلیاردر شدن یک شبه؛ و در نتیجه آسیب وارد شدن به سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شکاف بین نظام و مردم.  ایجاد بحران ذهنی برای مردمی که باید 30 سال کار کنند تا در نهایت بتوانند آپارتمانی با حداقل فضا و حداقل امکانات داشته باشند، و در نتیجه عدم فرصت برای پرداختن به امور متعالی تربیتی و معرفتی که هر مسلمانی باید انجام دهد. بلعیده شدن سهم بزرگی از درآمد مردم توسط عامل بسیار گران شده زمین و در نتیجه عدم توان مالی برای پرداختن به امور فرهنگی و معنوی مانند سفر، خرید کتاب، انفاق و صدقه و ... . 

ورود بانک ها و نهادهای مالی به بورس بازی زمین و مسکن و در نتیجه بلعیده شدن منابع مالی کشور در این بخش و غفلت از توجه به بنگاه های تولیدی مبتنی بر دانش و نوآوری.کهنه شدن فناوری ساخت و ساز به دلیل رانت زمین و انباشت شدید تقاضا که سودآور شدن هر نوع ساخت و سازی را باعث شده است که می توان نمود آن را در ساختن واحدهای مسکونی با آجر و سیمان(فناوری منسوخ شده) در جای جای کشور مشاهده کرد.
باعث شده است کارنامه مدیریت کشور در بخش مسکن منفی باشد. به دلیل سیاستی که از دوران عباس آخوندی(از سال 1366 در بنیاد مسکن و از سال 1372 تا 1376 در وزارت مسکن) و علی عبدالعلی زاده(از سال 1376تا سال 1384) در بخش مسکن پیاده شد و با تراکم فروشی در شهرها که از تهران آغاز(دهه هفتاد) و به سایر شهرها تسری یافت و به اوج رسید، زمین و مسکن به ابزار خارج کردن اقتصاد از تعادل تبدیل شده است. در دوران محمد سعیدی کیا و علی نیکزاد اگرچه به دلیل اجرای سیاست حذف عامل زمین از عوامل موثر بر قیمت مسکن که سهم بالایی را در قیمت به خود اختصاص داده بود اصلاحی بخشی انجام شد، اما به دلیل ادامه سیاست بلندمرتبه سازی و بی توجهی به استفاده از فناوری های نو، انقلابی که باید در بخش مسکن انجام شود، اتفاق نیفتاد و در همچنان بر پاشنه غلط چرخید.
عکسی که بنیاد مسکن از ساخت و ساز در مناطق زلزله زده غرب کشور منتشر کرده است. باز هم سیمان و آجر و فناوری منسوخ ...
زلزله ناگوار در غرب کشور و بی عملی دولت؛ ورود سپاه به مناطق آسیب دیده و آغاز انقلاب در صنعت ساخت و ساز ایران را با خود به ارمغان آورد که آثار درخشانی بر اقتصاد سیاسی ایران بر جای خواهد گذاشت و تبعات مثبت آن محدود به حل مشکل مردمی که خانه های خود را از دست داده بودند، نیست. با اصلاح الگوی ساخت و ساز مسکن؛ زمان بسیار کوتاه ساخت، قیمت ارزان و فراهم آوردن فضایی بزرگ و مناسب برای آرامش و تعالی خانواده های ایرانی؛ در کنار حذف عامل زمین از عوامل اصلی موثر بر قیمت تمام شده؛ انقلابی با آثار گسترده در اقتصاد سیاسی ایران ایجاد خواهد شد. مهندس سعید قاسمی متولی ساخت مسکن در مناطق زلزله زده با فناوری های نو می گوید، در روشی که وی و جهادگران به کار گرفته اند هر متر مسکن با کیفیت بسیار مناسب با قیمت 550 هزار تومان و در کمتر از یک ماه آماده می شود. یعنی اگر نه از وام بانکی خبری باشد و نه از سایر روش های بانک-محور برای خرید خانه؛ می توان با کمتر از 100 میلیون تومان سطح رفاه مردم ایران را چندین برابر افزایش داد.
سپاه با تجربه عملی ارزنده ای که به دست آورده است و با توسعه این طرح و ادغام آن با سیاست استفاده از انفال(زمین) اقتصاد سیاسی ایران را دگرگون کرده و بار کم کاری و اجرای سیاست ویرانگر دولت ها در بخش زمین و مسکن را با موفقیت بر دوش خواهد کشید. در صورتی که سپاه این الگو را در کشور تکثیر کند؛ در حالت خوش بینانه همکاری نهادهایی مانند وزارت مسکن، هلدینگ های مسکن سایر نهادهای دولتی، بنیاد مسکن و شهرداری ها را با خود همراه داشته باشد؛ و در صورتی که همکاری نهادهای مورد اشاره را نداشته باشد و به تنهایی اقدام کند؛ نتایجی مانند؛   مشکل مسکن حل شده و بار روانی و مالی سنگینی از دوش خانواده ها برداشته می شود.
با توسعه خانه های شخصی و جایگزین کردن آن با سبک غلط آپارتمان نشینی که با توجه به وسعت سرزمینی و جمعیت اندک ایران هیچگونه توجیهی ندارد، سبک زندگی ایرانی-اسلامی قابلیت اجرایی یافته و خانه به محل آرامش و کمک به تعالی مردم تبدیل می شود.   بورس بازی زمین و مسکن خاتمه یافته و روش های کسب ثروت مشروع جایگزین شده و تمرکز فعالان اقتصادی به سمت حوزه های مبتنی بر خلاقیت و نوآوری معطوف می شود. بانک ها با خشکیدن گنداب بورس بازی زمین و مسکن منابع مالی خود را به سمت تولیدات صنعتی و کشاورزی منتقل می کنند. نسل آینده از قفس های ساخته شده توسط تفکر نئولیبرال رهایی پیدا کرده و به مانند نسل های قبلتر مکانی برای رشد و بالیدن خواهد یافت.  احیا محیط زیست؛ به دلیل اندک بودن درخت در پهنه سرزمینی ایران؛ اتفاق افتاده و مردم حیاط خانه های خود را درختکاری کرده و به ایجاد زندگی در زیست بوم ایران کمک می کنند که به جای مدیریت شدن توسط نهادهای ناکارآمد دولتی به وسیله مردم مدیریت می شود.
 کاهش شدید سهم زمین در «ثروت» و کاهش توجیه زمین خواری با هدف فروش به مردمی که به دنبال ساخت مسکن هستند و احیای روحیه تمرکز بر کار برای رسیدن به موفقیت به جای زدوبند و یا سرخوردگی و یاس از اصلاح امور.
به دست خواهد آمد که نقطه عطفی در اقتصاد سیاسی انقلاب اسلامی ملت ایران به شمار می رود. با گسترش این طرح روشن می شود که این مدیریت واقعی جهادی است که گره های ناگشوده سیاستگذاری و مدیریتی کشور را باز می کند و به سیاست ویرانگری که نئولیبرالیسم افراطی در بخش مسکن حاکم کرده و رسیدن به خانه ای حداقلی و نه خانه ای که در شان ملت ایران باشد را به رویا تبدیل کرده است، پایان خواهد داد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : شنبه 8 ارديبهشت 1397
تاملی بر نگرش آیت الله بهجت در باب «تشکیل حکومت در زمان غیبت»/ آیا ایشان نهضت امام را باطل می دانست

در کانال های تلگرامی سخنانی از حجت الاسلام محمدعلی گرامی قمی در مورد «قبول نداشتن تشکیل حکومت قبل از ظهور امام عصر (ع)» و «باطل بودن نهضت امام خمینی (ره)» منتسب به آیت الله بهجت (ره) منتشر شد.سخنی بس سنگین و انتسابی غیرواقع.
به گزارش رجانیوز حجت الاسلام محمدعلی گرامی‌قمی خاطره را این طور روایت می کند:« در سال های ۴۵ یا ۴۶ یک روز آقای بهجت به بنده گفتند که معلوم نیست که کارت [مبارزه علیه رژیم پهلوی] در نهایت به نفع باشد. بعد مقدمه صحیفه سجادیه را خواند که می‌گفت؛ هر کس قبل از ظهور حضرت حجت(عج) قیام کند؛ چه برای ابطال باطل و چه برای اقامه حق، بلایا اطرافش را می‌گیرند و قیام او باعث ناراحتی بیشتر ما و شیعیان ما می‌شود. من به آقای بهجت گفتم که منظور جهاد است؛ زیرا دفاع بر همه واجب است اما ایشان گفتند که دفاع هم منظور است و بین ما بگومگو درگرفت.این موضوع گذشت تا اینکه روز وفات آقای خویی، آقای بهجت را دیدم و گفتم که یادم می‌آید که بر سر مقدمه صحیفه دعوا کردم، ایشان هم گفتند که دعوا را به یاد ندارم اما حرفم همان است؛ یعنی گاهی شخص برای خدا هم قیام می‌کند اما متوجه نیست که چه عواقب و عوارضی دارد.
او در توضیح بیشتر، به سکوت مرحوم حاج شیخ [عبدالکریم حائری‌یزدی، موسس حوزه علمیه قم] در برابر رضاخان اشاره کرد و گفت: در آن زمان حاج شیخ وقتی در برابر رضاخان سکوت می‌کرد و تحرکی نشان نمی‌داد، نه فقط عوام، بلکه علما هم نسبت به ایشان خرده می‌گرفتند؛ چراکه یک روز آقای محمد روحانی برای من نقل کرد که ایشان روزی با پدرش به جلسه‌ای که در منزل حاج شیخ بود، می‌رود. از قضا تمام آقایان هم در آنجا بودند و به ایشان فشار می‌آوردند که باید سکوت خود را بشکنید اما ایشان می‌گفت که من همه مطالب شما را می‌دانم اما اگر اقدام کنم، خطراتی که شما می‌گویید، زودتر می‌رسد. بعد از مشاجره فراوان، حاج شیخ در آخر عصبانی شد و گفت که خدا من را مرگ بدهد؛ از دست شما راحت شوم...»(منبع: جهاد در فقه معاصر شیعه، دفتر اول؛ سروش‌محلاتی، محمد؛ تهران؛ انتشارات میراث قلم؛ چاپ اول؛ سال ۱۳۹۶؛ ص۱۷۲)
اما «ارتباط وثیق با راس نهضت یعنی امام و دیدارهای مکرر در زمان رژیم طاغوت»،«کمک به شاگردان مبارز خود»،«اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه»،«وجوب تشکیل حکومت با محوریت مجتهد صالح الحکومه و نافذ الحکم»،«رویکرد نظری و عملی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حضرت امام و آیت الله خامنه ای» براهین قاطع در رد این خاطرات بدون سند است.
محمدتقی بهجت فومنی در 14 سالگی راهی عراق شد و ساکن کربلا گردید و در 18 سالگی به حوزه علمیه نجف پیوست و از محضر آیت الله خویی، آیت الله میلانی، سپس ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیا عراقی و..بهره ها برد و سپس به محضر محمدحسین غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی) و سید علی قاضی رسید.دو شخصیت اخیر، بر سلوک فردی و مبانی علمی بهجت تاثیر بسیار گذاشتند. در حقیقت،برکات علمی و عرفانی این دو شخصیت بزرگ در وجود آیت الله بهجت به کمال رسید.بنابراین بهجت، محصول دو مکتب اصولی و عرفانی حوزه علمیه نجف در سال های پایانی مشروطیت است که تعقل، عرفان و توجه به امور سیاسی از خصایص بارز آن به حساب می آیند. بهجت همانند سید کاظم یزدی، نظری مخالف با مشروطه داشت و همواره بی علاقگی خود به دیدگاه استادش، یعنی میرزای نائینی در حمایت از مشروطه را نشان می داد، اما هیچ گاه سیاست در کانون تاملات او قرار نگرفت و او نیز مانند بسیاری از نظریه پردازان سنتی که عمدتا متاثر از لطمات وارده بر روحانیت در سال های پس از مشروطه به سیاست بدبین بودند، در کرانه به سیاست می نگریست و هرگز خود را به گفت و گوهای روحانیون سیاسی متصل نکرد. با این همه، او نظام مشروطه را مصداق حکومت اسلامی نمی دانست و بر خلاف میرزای نائینی، آن را دفع فاسد به افسد(مشروطه) می انگاشت. شاید به همین دلیل بود که در نجف، در محفل کوچک درسی خود، به تفضیل از ولایت سیاسی فقیهان سخن گفت(بهجت عارفان در حدیث دیگران،ص107-108) و بعدها آن را تنها حکومتی دانست که می توانست متصف به وصف اسلامی در عصر غیبت شود(همان، ص167-168)
وی بعد از شانزده به قم برگشت. عده ای این تلقی را به وجود آوردند که بهجت در قم صرفا به عبادت و نماز می پرداخت. در حالی که این تصور اشتباه است. آیت الله مصباح یزدی که پانزده سال شاگردی وی را کرده در این خصوص می نویسد:«کسی که از نزدیک، بهجت را نشناسد خیال می کند هم و غم او عبادت، نماز و درس است و اساسا توجهی به امور سیاسی و اجتماعی ندارد. اما به نظر می رسد که وی به بسیاری از امور اجتماعی و سیاسی، التفات دارد. ولی بیش از آن که خود را درگیر چنین اموری بنماید، شاگردانش را سفارش می دهد که به این گونه مسائل اهمیت دهند. استدلال او بر چنین سفارشی نیز آن است که اگر کسانی که به مسائل معنوی و علمی تقید دارند به امور سیاسی نپردازند، روزگاری فرا می رسد سیاست و اجتماع به دست نااهلان می افتد و جامعه از مسیر خودش منحرف می گردد.» (بهجت عارفان، ص53)البته مراد او از پرداختن به چنین اموری نه تصدی گری سیاسی، بلکه فعالیت های فرهنگی است که منافانی با شئون طلبگی ندارد.(بهجت عارفان،ص53، به نقل از آیت الله مصباح یزدی)
بهجت همواره بر انقلاب و بر روحانیونی که به نهضت پیوسته اند تاثیر زیادی نهاده است. به گونه ای که برخی او را در کنار امام خمینی و علامه طباطبایی، سه رکن انقلاب در بعد تربیت روحانیونی انقلابی می دانند(فریادگر توحید، ص108) آیت الله محمد هادی فقهی می گوید: زمانی که امام خمینی را تبعید کردند ایشان در درس گفتند کسانی نیستند بروند این سران را بکشند(بهجت عارفان، ص124)
حجت الاسلام علی بهجت فرزند آیت الله بهجت، می گوید: «قبل از 15 خرداد سال 42 در طول یک سال، شاید حدود 13 بار حضرت امام و آیت الله بهجت با هم دیدار داشتند. یادم هست آیت الله بهجت خیلی انقلابی موضع می گرفت و با امام همراهی می کرد. همان روزهای اول به حضرت امام گفته بود آقا، شاه باید برود، حتی فرموده بود، اینهایی که اطراف شاه هستند، دنبال دنیا هستند یکی از اینها را بخواهید تا دنیایش را تامین کنیم و شاه را نابود کند.در جلسه دیگری به امام فرموده بودند؛ شما باید 40 نفر را تربیت کنید تا همین که شاه نابود شد، امور را دست اینها بدهید، بعد امام فرموده بودند؛ من چهار نفر هم ندارم.
البته این اظهار نظر امام در شرایطی بود که برخی در آن روزها فکر می کردند شاه را نمی شود دست زد، لذا به امام می گفتند؛ شاه بماند اما او را مدیریت کنیم و بقیه را باید اصلاح کنیم! در حالی که آیت الله بهجت از همان زمان همراه امام بود و می فرمود؛ شاه باید برود و این نشان از درک بالا و تیزبینی انقلابی آیت الله بهجت داشت.»
حجت الاسلام دکتر مرتضی آقاتهرانی نقل می کنند:« روزهای اول ورود امام(ره) به قم، یکی از دوستان خدمت آیت الله بهجت رسید و آقا فرموده بود می خواهم آقای خمینی را ببینم. بعد فرمودند: به هیچ کس دیگر هم نگو، فقط به خود امام بگو. او می گوید خانه امام آمدم و گفتم با آقا کار دارم و یک پیامی هم از یکی از آقایان مراجع دارم. پاسدارها گفتند نمی شود، اصرار کردم تا بالاخره خود حاج احمد آقا آمد گفتم یک پیامی از آیت الله بهجت دارم که باید فقط به خود امام بگویم. رفتم خدمت امام فرمودند، بفرمایید. گفتم از طرف آیت الله بهجت پیامی آورده ام. امام تا اسم آقای بهجت را شنیدند، احترام کردند. بعد فرمودند بفرمایید ایشان ساعت چهار بیایند. آقای بهجت به محل اقامت امام آمدند، بعدها که امام برای پاسخ به  این دیدار به  منزل آقای بهجت آمدند، وقتی بر آقای بهجت وارد شدند، نگذاشتند کسی در اتاق بماند حتی به سید احمد آقا هم گفتند بیرون برود، چفت در را هم بسته بودند و حدود دو ساعت با هم جلسه خصوصی داشتند.»

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : چهار شنبه 5 ارديبهشت 1397
واکنش فعالین مجازی به اهانت خبرنگار حامی دولت به معصومین(ع) سلفی سیاسی #خبرنگار_هتّاک به امام رضا(ع

اهانت‌های مکرری که روز به روز با ظهور ناکارآمدی جریان متبوعشان در برخی رسانه‌های خاص در حال اوج‌گیری است. طوری که به سلفی سیاسی هرروزه این جریان با رئیس‌جمهور تبدیل شده و هیچ نشانه‌ای از اراده برخورد با آنها در دولت دیده نمی‌شود.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-سیدمهدی حاجی‌آبادی؛ زیبا کلام در آستانه پیروزی حسن روحانی در سال ۹۲، ضمن اظهار خوشحالی به دوستانش توصیه کرده بود که همه مراقب باشند ماجرای توهین به مقدسات تکرار نشود، زیرا این بار دیگر پدر جدمان نیز نمی‌تواند ما را به قدرت برگرداند. پیشنهاد وی استراتژی مورچه‌ای بود که باید خیلی آرام به سوی این هدف حرکت کرد تا حساسیت مردم برانگیخته نشود. ظاهرا در این چندسال که گذشته است اصلاح‌طلبان به این توصیه عمل کرده و کمتر وارد این مقوله شده‌اند و احترام‌های ظاهری که از زبان برخی از آن‌ها به، ولی فقیه گذاشته می‌شود از سنخ همین حرکت تلقی می‌شود. ولی این روز‌ها از حالت مورچه‌ای خارج شده ظاهرا با سرعت بیشتری به توهین مقدسات برگشته‌اند. دلیل آن چیست؟ به نظر می‌رسد تصور این جریان فکری این است که عملیات آن‌ها در جنگ نرم و فضای مجازی موفقیت آمیز بوده است از این رو می‌خواهند تا دیر نشده در همین مدت باقیمانده میوه آن را بچینند.
در آخرین ورژن روز گذشته یکی از خبرنگاران حامی دولت که سابقه توهین‌های مکرری در پیج توییترش داشته، در توهینی آشکار به ساحت مقدس امام رضا (علیه‌السلام) گستاخی نمود. درواقع این خبرنگار اصلاح‌طلب با توجه به عناد سیاسی با امام جمعه مشهد مقدس که دارد توئیتی توهین آمیز درباره امام رضا (ع) منتشر کرده است که برای رعایت ادب از نشر محتوای سخیف و زشت آن پرهیز می‌کنیم.
پس از این اتفاق فعالین فضای مجازی به صورت گسترده به توهین خبرنگار حامی دولت پاسخ دادند. وحید یامین‌پور از فعالین رسانه در این مورد نوشت: اینکه لابلای انبوهی از روزنامه‌نگار‌های با شرافت، #خبرنگار_هتاک هم پیدا بشود خیلی عجیب نیست. عجیب این است که این‌ها تا این اندازه احساس امنیت دارند که با اسم و عکس واقعی هتاکی و تجاهر به فسق و کفر می‌کنند!
حسین ابراهیمی با اشاره به لزوم پیگیری و سکوت نکردن مقابل هتک حرمت‌ها نوشت: شک نکنید که گناه این گونه هتک حرمت‌ها و پرده دری‌ها پای عمل کسانی که در این موارد سکوت می‌کنند و ساده لوحانه کوتاه می‌آیند و پیگیری نمی‌کنند نوشته می‌شود.
نازنین کمالی هم خطاب به قوه قضائیه و سازمان‌های امنیتی نوشت: قطعا اگر قوه قضاییه و دستگاه‌های امنیتی با #خبرنگار_هتاک #امیرحسین_میراسماعیلی روزنامه جهان صنعت و حامیان او در جریان اصلاح طلبی کشور برخورد قاطع نکند، در این گناه بزرگ شریک هستند. پس کجا هستند سربازان گمنام امام زمان؟!
کاربر دیگری هم درمورد افرادی که پیش از این با حربه خبرنگار روزنامه جهان صنعت پناهندگی دریافت کردند نوشت: معمولا تیپ #امیرحسین_میراسماعیلی با توهین به مقدسات شروع به فرستادن کد به شبکه‌های جاسوسی میکنند و به راحتی جذب میشن. اگر چند وقت دیگه این آدم سر از شبکه منوتو یا کنار مسیح علینژاد دیده شد تعجب نکنید شرط ورود به این شیکه فروشنده بودن حالا چه شرف چه اعتقاد.
توهین به مقدسات توسط روزنامه‌نگارانی که قرار بود صدای اعتدال باشد و وظیفه نظریه‌پردازی برای دولت داشتند؛ هزینه هنگفتی را متوجه دولت می‌کند، هزینه‌ای که ناشی از همان تعارفات و عدم شفاف‌سازی‌ها درباره رفتار و گفتمان سیاسی مورد اعتقاد دولت و رئیس دولت است.آقای روحانی دوران اصلاحات را خوب به یاد دارد و می‌داند چه جریانی و چگونه تصویری غیر‌دینی از دولت خاتمی به افکارعمومی ارائه کرد! با استناد به آن جمله معروف خاتمی، صدای دشمن از کدام تریبون‌های اصلاحات به گوش می‌رسید؟!
رئیس‌جمهوری که انتخاب خود را نشانه اعتماد مردم به روحانیت می‌داند؛ نباید در اطراف خود کسانی را داشته باشد که در تقید به اسلام و آموزه‌های دینی شل بزنند! متاسفانه اکنون شاهد آن هستیم که در تعریف اعتدال، به تمامی مقدسات توهین می‌شود! خط توهین به مقدسات البته طی چند ماه اخیر نمود یافته است. از روزنامه بهار و اهانت آن به امیرالمومنین علی (ع) و توهین زشت نشریه چشم‌انداز ایران (نزدیک به نهضت آزادی) به حضرت زهرا (س) گرفته تا توهین مستقیم به احکام قرآنی، توهین به ساحت مقدس امام زمان (عج) و حضرت رضا (ع) مسائلی نیستند که بتوان به سادگی و با خوش‌بینی از کنار آن گذشت. این اهانت‌ها یک بار دیگر خاطرات تلخ دوره اصلاحات و رویه توهین به مقدسات را در اذهان مردم تداعی می‌کند!
آقای رئیس‌جمهور باید برای چنین آسیب‌هایی تدبیر کند. چراکه بدون تردید این قبیل اقدامات اعتماد نهاد‌های دینی و توده‌های گسترده متدین جامعه به دولت را مخدوش می‌کند و از اعتبار دولت می‌کاهد.
توقیف و دستگیری حقیقتا به مزاج اهالی قلم و روزنامه سازگار نیست. اهالی رسانه از توقیف یک رسانه دیگر خشنود نیستند، اما قاعدتا غیرت دینی که ارجح بر همه امورات است نمی‌تواند توهین به مقدسات را تحمل کند. با این حال دوستانی که نسبت به برخورد‌ها منتقدند لطفا تکلیف خود را با این ۲ موضوع مشخص کنند:
۱- این توهین دقیقا همان توهینی بود که وهابیون و حامیان سعودی در رسانه‌های خود مرتکب شد. امام (ره) صریحا نظر خودشان را درمورد اهانت‌کننده به مقدسات اعلام کردند. همانگونه که پیش‌تر گفته شد این «خط امام (ره)» است. شما با «خط امام (ره)» مخالفید؟
۲- کسانی که تا دیروز به خاطر مسائل سیاسی مانند تیتر روزنامه کیهان خواستار توقیف روزنامه‌ها بودند و یک جریان وسیع را برای توقیف منتقدین راه انداختند؛ اکنون در مقابل این توهین آشکار به احکام الهی و مقدسات چه موضعی دارند؟
اما مردم در فضای مجازی ساکت ننشستند. کاربر دیگری با اشاره به ریشه مسائل در تفکر جناح حامی دولت نوشت: خاتمی: به قرآن نمی‌شوداستنادکرد خاتمی:درمقابله‌ی دین وآزادی، این دین است که باید محدود شود نه آزادی اصغرزاده:علیه خداهم میشودتظاهرات کرد روحانی:معصوم روهم میشودنقدکرد گنجی:امام زمان وجودندارد بعدشمااز #خبرنگار_هتاک اصلاحاتی انتظار دارین که به امام معصوم توهین نکنه؟ کارازریشه خرابه.
امیر نجفی از فعالین رسانه با اشاره به سخنان چندی پیش رئیس‌جمهور درمورد امکان نقد امام دوازدهم (عج) و ارتباط با این حرمت‌شکنی‌ها گفت: در دولتی که رئیس جمهوری آن سخن از نقد امام زمان بگوید هیچ بعید نیست که قلم به مزدی هم به امام رضا (ع) توهین کند.
کاربر دیگری در کنایه به عنوان جریان آزاد اطلاعات مدعی برخی جناح‌ها گفت: رسانه دست امثال #امیرحسین_میراسماعیلی از بمب اتم تو دستای ترامپ خطرناک تره این جریان آزاد اطلاعات نیست ... جریان فاضلاب فکریه.
رضا حاتمی‌وفا نیز به مجازات پیش‌بینی شده در قانون مجازات اسلامی اشاره کرد و گفت: ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی مقرر می‌دارد: «هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدّیقه طاهره (س) اهانت نماید، اگر مشمول حکم سابّ النبی باشد، اعدام می‌شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.»
پیمان طالبی هم از تجربه پاسخ‌گویی به یکی از اهانت‌کنندگان اشاره کرد و گفت: یه بابایی محرم پارسال پا شد چندتا رباعی به دردنخور علیه شعائر حسینی گفت. ما شاعرا جمع شدیم قریب به ۵۰۰ تا رباعی گفتیم بالا تا پایینش و شستیم. میخوام ببینم توو خبرنگارا چهارتا جنم دار غیرتی پیدا نمیشه جواب یاوه‌گویی این #خبرنگار_هتاک و بده؟

 

منبع : خبرگذاری دانشجو


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : سه شنبه 4 ارديبهشت 1397
گوشه ای از تناقض های روحانی روزی به دنبال انحلال ارتش، روز دیگر مدافع آن!

القا شبهه «فساد در نهادهای نظامی» که سالها از سوی ضدانقلاب بیان شده بود، دیروز در مراسم روز ارتش از زبان رئیس دولت دوازدهم تکرار شد.
به گزارش رجانیوز روز گذشته رئیس دولت باز هم تاکتیک تکراری «مواضع حاشیه‌سازش» را پیاده کرد. در حالی که روحانی برادرش و برادر معاون اولش متهم فساد مالی هستند، در مراسم روز ارتش با طعنه به سپاه، مدافع ارتش شد و با کنایه‌ای به سپاه گفت: «اگر در رژیم گذشته در کنار فساد‌های اقتصادی گاهی نام صاحب‌منصبان ارتش آن روزگار نام برده می‌شد امروز در هیچ فسادی در کشور ما نامی از امیران و بزرگان ارتش وجود ندارد این به معنای پاکی و دست‌پاکی ارتش و اخلاص ارتش جمهوری اسلامی ایران است». سخنانی که با توجه به سابقه روحانی در حمله به سپاه از آن طعنه به این نهاد نظامی برداشت می شود.

 فارغ از محتوای گزاره های مطرح شده از جانب روحانی، آن چه که مهم است، اتخاذ مواضع متناقض در برهه های تاریخی برای جذب منافع سیاسی است. روحانی شخصیتی است که زمانی انحلال ارتش را مطالبه می کرد و اگر شهید چمران نبود حرفش را به کرسی نشانده، اما حالا این روزها مدافع ارتش شده است؟!

ماجرا از این قرار است که حسن روحانی در یکی از جلسات مجلس شورای اسلامی خواستار انحلال نیروهای ویژه نوهد ارتش می‌شود. پس از این سخنان وزیر دفاع وقت یعنی دکتر مصطفی چمران در سخنان خود استدلال‌های متفاوتی را در پاسخ به درخواست این انحلال بیان می‌کند. در ادامه ماجرای مجادله دکتر چمران و حجت‌الاسلام حسن روحانی که در جلسه مورخ ۲۳ تیر ۱۳۵۹ مجلس شورای اسلامی دوره اول صورت گرفت را عینا به نقل از شماره ۱۰۹۸۷ روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران روایت می‌کنیم:
    حجت‌الاسلام حسن روحانی: ... در اینجا خوشبختانه آقای چمران مسئول وزارت دفاع هم تشریف دارند، مساله را مطرح می‌کنم. راجع به نیروهای مخصوص ارتش (نوهد) بارها به مسئولان پیشنهاد شده که این نیرو را منحل اعلام کنند و اینها خطرناک هستند و متاسفانه توجه نشد و در این کودتا هم نقش عظیمی را آنها داشتند. البته در میان آنها هم افراد صالحی وجود دارند که آنها باید بمانند. دیروز آقای اصفهانی... 

    رئیس (یدا... سحابی): وقت جنابعالی تمام شد.

    حجت‌الاسلام حسن روحانی: اجازه بدهید یک لحظه، آقای اصفهانی اشاره کردند به مساله همافرها و درجه‌دارها. این را من باید تذکر بدهم که در ارتش زبان خاصی وجود دارد. اگر کسی می‌خواهد راجع به ارتش بحث کند، نگوید همافرها و درجه‌دارها. ما در ارتش پنج قشر داریم؛ کارمند و غیرنظامی، همافر، درجه‌دار، سرباز و افسر و بین تمام این گروه‌ها افراد انقلابی وجود دارند و در میان این پنج گروه هم ممکن است افراد ضدانقلاب کم و بیش باشند، بنابراین نام قشر خاص و گروه خاص صلاح نیست که در اینجا مطرح بشود، تمام نظامیانی (زنگ رئیس) که متعهد و مسئول بوده‌اند، ما به آنها احترام می‌گذاریم. 

    رئیس (یدا... سحابی): آقای دکتر چمران بفرمایید.  
    دکتر مصطفی چمران: ... دوست عزیز ما آقای دکتر روحانی مساله‌ای را مطرح کردند که تیپ «نوهد» را منحل کنید. یکی از مشکلات بزرگ همین‌جاست که تیپی را که بهترین رزمندگان ما هستند، منحل کنیم. آنها را بیرون بریزیم، آن‌وقت این تعدادی را که بیرون ریختیم، اینها چه خواهند کرد؟ کجا خواهند رفت؟ آیا به دشمن می‌پیوندند؟ نمی‌پیوندند؟ با آنها باید چگونه معامله کرد؟ آیا صحیح است که بهترین رزمندگان را دور بریزیم؟ برای اینکه احتمالا یک‌دهم آنها به دشمن بپیوندند. یا بهتر است آنها را تحت کنترل خود داشته باشیم.
    
    حجت‌الاسلام حسن روحانی: انحلال به‌معنای اخراج نیست، می‌شود آنها را به واحدهای دیگر منتقل کرد.
    دکتر مصطفی چمران: به‌هر حال من تعجب می‌کنم که جناب آقای دکتر روحانی خودشان دست‌اندرکار ارتش هستند و در سازمان سیاسی و ایدئولوژیک ما بزرگ‌ترین نقش را پیاده می‌کنند و به این مشکلات آگاهی کامل دارند.
     ... مساله مهمی که از نظر نظامی باید به‌عرض دوستان برسانم، این است که دشمن همیشه و همه جا قادر است کودتایی به راه بیندازد. خریدن پنج افسر یا 20 افسر برای دشمن با قدرت پول کار ساده‌ای ‌است. شما اگر ارتش صدر اسلام را هم در نظر بگیرید، دوست عزیز من جزء عده انگشت‌شماری افراد دیگر بودند، آن‌چنانکه باید و شاید رسالت مقدس نبی‌اکرم را درک نکرده بودند (کیاوش - مومنین همان‌ها بودند). آنها هم تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمی‌کرد، بنابراین مساله مهم استراتژیک که برای ما مطرح است اینکه زمینه برای کودتا وجود نداشته باشد و مساله‌ای را که از نظر نظامی در حال حاضر می‌خواهم عرض کنم این است که زمینه برای کودتا نیست. به‌فرض اینکه 20 نفر از تیپ نوهد بخواهند کودتا کنند ۱۲۰ نفر در مقابل آنها می‌ایستند. اگر فرماندهی بخواهد هواپیما را همان‌طور که امام امت فرمودند به هوا ببرد، پس از مدتی بنزینش تمام می‌شود و باید بنشیند. هنگامی که زمینه برای کودتا نیست، درجه‌داران و افسران و... با ۲۰ نفر افسر همکاری نکنند کودتایی درنمی‌گیرد.  
    مساله مهم زمینه‌ای است که در آن زمینه ما داریم زندگی می‌کنیم؛ مساله‌ای که می‌خواهم به‌شما بگویم در تمام دنیا حتی در خود آمریکا حتی در روسیه شوروی، آمریکا و در آنجا جاسوس دارد. در خود پنتاگون روسیه شوروی هم جاسوس دارد. امری است واضح که عده‌ای از افراد کشور را دشمن می‌تواند بخرد. اینکه امر کلی است، ولی مساله زمینه است. در حال حاضر در ارتش ما زمینه برای کودتا وجود ندارد. این ارتشیان ما اطاعت نخواهند کرد و زیر بار نخواهند رفت. نه‌فقط ملت ما علیه آنها خواهد جنگید، بلکه ارتشیان هم خواهند جنگید. مساله‌ای را که می‌خواهم به‌عرض شما برسانم، این است که این ارتش با تمام هجوم و حمله‌ای که به آن می‌شود، ارتشی نبود که با ملت ما بجنگد. پیروزی انقلاب ما در سایه این حقیقت بود که ارتش به ملت ما پیوست و نجنگید. یک ارتش 500 هزار نفری اگر می‌خواست با ملت بجنگد، میلیون‌ها کشته می‌دادند نه 60 هزار نفر، نه 70 هزار نفر. ارتش به ملت پیوست و طاغوت احساس کرد که این وفادار به منفعت طاغوت نیست، پس گریخت. بنابراین ارتشی است که اکثریت مطلق، به‌نفع ملت و به‌نفع انقلاب ما است. از این رو عده‌ای که می‌خواهند کودتا به راه بیندازند، اعداد معدودی هستند و این عملی است که در همه جای دنیا و برای همیشه برای دشمنان وجود دارد، ولی مساله‌ای را که می‌خواهم اینجا مطرح کنم این است که با یک بازی سیاسی و با یک مساله و با یک کودتای ساختگی که نظیرش را در چند روز پیش دیدیم، سبب نشوند که رابطه ملت با ارتش قطع شود. سبب نشوند که آن پرستیژ و شخصیتی را که قلمداد می‌کرد، از بین برود. این وحدت و یکپارچگی بین ارتش و مردم بزرگ‌ترین تجربه است.
    مساله خوزستان را شما بهتر از من آگاه هستید، بنابراین شما مقابل قدرت‌های نظامی بزرگ و سازماندهی دشمن مقاومت بکنید. احتیاج به ارتش هست و به‌همین علت است که دشمن سعی می‌کند ارتش را با قدرت بکوبد، از نظر مردم بیندازد، پرستیژ ارتش را از بین ببرد و ما نباید تسلیم این امر بشویم. از این کودتاها و نظیر این توطئه‌ها چه‌بسا که زیاد اتفاق بیفتد، ولی همین‌طور که گفتم، زمینه‌ای برای کودتا در داخل ارتش و در خارج از ارتش وجود ندارد. در این ارتش است که من با کمال جرات و جسارت در پشت آنها نماز خوانده‌ام و نماز می‌خوانم. بد نیست از یکی از افسران پاک در اینجا اسم ببرم به‌نام سرگرد صیاد شیرازی که هم‌اکنون به‌فرماندهی عملیات غرب منصوب شده است و یک سرگرد است و رئیس‌جمهور هم دستور فرمودند که به او دو درجه بدهند که سرهنگ بشود. این افسری است که در روزگار گذشته در سردشت همراه من بود و [شاید] در پاکی و تقوا و ایمان و شجاعت و هرچه بخواهید از این کسانی که در اینجا نشسته‌اند تبحر زیادتری داشته باشد. چنین کسانی به‌فرماندهی قابل‌قبول همگان در این کشور است. چنین افسران پاکی که مورد قبول همگان هستند، به مسئولیت گماشته شدند. حتی دیروز دوستی از ما به باقری حمله کرد. تیمسار باقری کسی بود که قبل از هر کس (جناب آقای خلخالی هم اطلاع دارند) دوماه قبل این توطئه را به رئیس‌جمهور خبر داد. او اگر می‌خواست بگریزد، می‌توانست بگریزد. او اگر می‌خواست با آنها همکاری کند، خیلی امکانات داشت. ولی کسی بود که به‌طور مرتب اخبار توطئه‌گران را به رئیس‌جمهور می‌داد و دولت و رئیس‌جمهور از کانال‌های مختلف، افکار مختلفی دریافت می‌کردند که یکی از طرف او بود، بنابراین به صرف شعارهای تند و احساسات کور افرادی را کوبیده‌اند، درحالی که گفتم چنین فرماندهان فکوری، همچون سرهنگ فکوری که فرمانده نیروی هوایی شما است، کسی است که بیشتر مومنین پشت او نماز می‌خوانند

 

منبع : رجانیوز


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397
امام سجاد(ع) تشکل شیعه را انسجام بخشید/ اعجاز حضرت زین العابدین امام سجاد(ع)

امام سجاد(ع)، همان گونه که در برابر خداوند زین العابدین بود، در برابر مردم سیدالکرام بوده است. امام علی ابن الحسین(ع) در حوزه رفتارهای فردی و اجتماعی بیشترین تأکید را بر اصول اخلاقی داشت.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: امام سجاد (ع) خود در حوزه عمل فردی و شخصی سرمشق اخلاق و گذشت و رفتارهای هنجاری و  پسندیده بود. مجموعه‌ای از گزارش‌ها و روایات به خوبی نشان می‌دهد که آن حضرت همان‌گونه که در برابر خداوند زین‌العابدین و سیدالساجدین بوده در برابر مردم سیدالکرام بوده است. همان اندازه که در برابر خداوند کرنش داشت، در برابر مردم هم به تواضع و فروتنی رفتار می‌کرد. در بررسی اندیشه‌های امام مشاهده می‌شود که امام در حوزه رفتارهای فردی بیش‌ترین تأکید را بر اصول اخلاقی می‌گذارد و در حوزه مسائل اجتماعی هر چند که می‌کوشد تا اصول اخلاقی را بر حقوقی چیره سازد ولی برای ایجاد جامعه سالم بر حقوق نیز تأکید دارد. به مناسبت ولادت امام سجاد(ع) مروری کوتاه بر سیره آن حضرت در عصر پر از خفقان اموی خواهیم داشت.
حجت الاسلام علوی تهرانی در مورد شرایط دوران امام سجاد(ع) گفت: حضرت امام زین‌العابدین در سخت‌ترین شرایط و در سنّ ۲۴ سالگی به امامت رسیدند. بعد از جریان کربلا، امام وارد جامعه‌ای شدند که درباره آن فرمودند: «ما در تمام مکه و مدینه، ۲۰ خانواده طرفدار خود نداریم» این جمله نشان از عدم شناخت مردم نسبت به امام است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، حاکمیت نیز گستاخ شده بود. تقریبا اکثر مردم، لطف و محبت رسول خدا به سیدالشهداء را دیده بودند. شهادت مظلومانه امام حسین بدست آنان، نهایت گستاخی است. امام زین‌العابدین طبیعتا سابقه سیدالشهداء نزد پیامبر را ندارند [چون در عصر رسول خدا به دنیا نیامده بودند] لذا شهادت ایشان بسیار راحت‌تر می‌توانست اتفاق بیافتد.
وی افزود: اما می‌بینیم که امام در طول ۳۴ سال امامت خود زمینه را فراهم کردند تا طرفداران تشیع، از تعداد ۲۰ خانواده به دانشگاهی ۴۰۰۰ نفری در زمان امامان بعد از خود، افزایش پیدا کند. علت این تغییر، رفتار حکیمانه امام زین‌العابدین بوده است.
بررسی سیره امام سجاد (ع) در ۳ بخشعلوی تهرانی گفت: اول اینکه مقطع زندگی ایشان، زمانه منع تدوین حدیث بود. یعنی کسی اجازه نداشت تا حدیثی بنوسید. لذا شیعیان زمینه‌ای برای برقراری ارتباط با امام خود نداشتند، چون امام نمی‌توانستند روایتی را مطرح کنند. به همین جهت، حضرت  معارف را با زبان دعا مطرح نمودند.
وی افزود: امام دعا را تعلیم فرمودند و نزدیکان هم آن را نوشتند. بنابراین بیان معارف و تعلیمات شیعه تعطیل نشد. فقط روش بیان آن متفاوت شد، آن هم به روش دعا. اگر مردم از نگارش حدیث منع داشتند و نتوانستند روایات را در اختیار بگیرند، اما با این حرکت، توانستند دعا را زیر لب ترنّم کنند. بواسطه ترنّم دعا، هم معارف شیعه ترویج شد و هم پایه‌های وحدت در جامعه شیعه شکل گرفت.
وی ادامه داد: دوم اینکه با وجود منع حدیث، حضرت روایات متعددی را بیان کردند که در آنها، مردم به صورتهای مختلف به خواندن قرآن تشویق و ترغیب شده بودند. از جمله احادیثی در باب: فضیلت ختم قرآن در مکه، فضیلت ختم قرآن در طول ماه و ... چون حکومت با خواندن قرآن مشکلی نداشت، لذا با نشر چنین احادیثی نتوانست مخالفت کند. امام نیز مسائل اجتماعی و سیاسی را مطرح نمی‌کردند تا حکومت دلیلی برای تقابل با ایشان نداشته باشد.
علوی تهرانی گفت: وقتی مردم به سراغ خواندن قرآن می‌روند، سؤالاتی از قرآن برای آنها مطرح می‌شود که طبیعتا در پی پاسخش هستند. امام در طول ۳۴ سال امامت خود، از فرصت مناسک حج در مکه استفاده کرده و در میان عموم حاضر می‌شدند. مردم سؤال می‌پرسیدند و امام در پاسخ به سؤالات، معارف دین را تبیین می‌کردند. به این ترتیب جامعه شیعه، حول محور قرآن بر مبنای فرمایش امام، منسجم و یکپارچه می‌شود.
وی در پایان اظهار داشت: سومین کار امام که موجب انسجام تشکّل شیعه شد، اقامه عزای حضرت سیدالشهداء بود. در طول دوران امامت، امام اقدام به نمادسازی می‌کنند. وقتی گوسفندی ذبح می‌شود، امام ذکر مصیبت می‌کنند. وقتی طفل شیرخواره‌ای را می‌بینند، یاد حضرت علی‌اصغر می‌کنند. وقتی غذا و آب می‌آورند، عطش و گرسنگی پدر بزرگوارشان در کربلا را متذکر می‌شوند. اقامه عزای حضرت سیدالشهداء باعث حفظ دین در جامعه است. امام زین‌العابدین با این ۳ شیوه، تشکّل شیعه را انسجام بخشیدند تا زمینه برای امام باقر و امام صادق (ع) فراهم گردد.
یکی از مشکلات زمان امام سجاد (ع)، جهل مردم بود
آیت الله محمدعلی جاودان نیز در مورد اقدامات امام سجاد(ع) گفت: هر امام نسبت به زمان خود وظیفه‌ای دارد و طبیب زمان خود است و باید متناسب با بیماری زمان خود، راه حلی متناسب ارائه کند. یکی از مشکلات زمان امام سجاد (ع)، جهل مردم بود. مردم نسبت به دینشان جاهل بودند؛ زیرا حکام قبلی سعی کردند تا تمام مواریث پیامبر (ص) را از بین ببرند و در طول این سال‌ها فقط زمان حکومت امیرالمؤمنین (ع) استثناء بود. برای حل این مشکل، امام سجاد غلامان زیادی را خریدند و تربیت کردند و آزاد کردند. نام پدربزرگ‌های برخی اصحاب امام باقر و امام صادق (ع) مثل زراره و محمد بن مسلم، نام‌هایی غیر عربی است و ما احتمال می‌دهیم که این شاگردان از نسل همان غلامان آزاد شده هستند. امام سجاد یک جریان آب پاک و زلال را در کنار نهر بزرگی از آب آلوده که مردم زیادی در آن غوطه‌ور بودند، جاری نمودند. اگر کسی از بالای بلندی نگاه کند، آن جریان پاک را می‌بیند.
وی افزود: پیامبر (ص) برای اینکه قرآن بماند، طرح داشتند و یکی از این طرح‌ها ترغیب مردم به سوادآموزی بوده‌است که بتوانند قرآن را بخوانند و بنویسند و در خانۀ خود داشته باشند. در مورد طرحی که پیامبر داشتند، اطلاعاتمان اندک است.
وی گفت: امیرالمؤمنین (ع) در طول دورانی که حکومت نمی‌کردند هیچ سخنی از غدیر نگفتند. چرا؟ چون اگر چیزی می‌فرمودند، در مقابل فرمایش ایشان احادیث زیادی جعل می‌شد و این واقعۀ مهم تحریف می‌شد.

معجزۀ امام سجاد(ع)

این استاد اخلاق گفت: در حالی که جامعه پر شده از حرف‌های دروغ و راست و کمتر کسی از حقایق دین آگاه است، امام سجاد (ع) در هر سال سی و اندی برده می‌خریدند و عید فطر آزاد می‌کردند. در طول ۳۵ سال امامتشان می‌شود حدود ۱۰۰۰ برده. این‌ها در طول یک سال دین صحیح را در خانۀ امام می‌آموختند و بعد امام به آن‌ها سرمایه می‌داد تا بعد از آزادی بتوانند زندگی تشکیل دهند و این‌ها در عالم اسلام پخش می‌شدند. هیج امامی به اندازۀ ایشان شاگرد تربیت نکرده‌است. اگر می‌گویند امام صادق (ع) چهار هزار شاگرد داشتند، این عدد با احتساب کسانی چون منصور دوانیقی و ابوحنیفه و مالک بن انس است. هر کس چیزی از ایشان آموخته را جزو شاگردان حساب کردند؛ اما ایشان شاید به طور واقعی حدود ۵۰ شاگرد داشتند.
وی افزود: بین ما اینطور جا افتاده که امام سجاد (ع) مدام گریه کرده و دعا خوانده، در حالی که شاید بیش از سایر ائمه کار سیاسی انجام داده‌است.
وی ادامه داد: امام سجاد (ع) صد خانوار را در مدینه اداره می‌کردند و آن‌ها هم نمی‌دانستند که از کجا اداره می‌شوند تا بعد از شهادت امام. امام سجاد به کسانی که سرپناهی نداشتند و در سقیفۀ بنی‌ساعده می‌خوابیدند، کمک می‌کردند و هر شب در نیمه‌های شب آذوقۀ فردایشان را بالای سرشان می‌گذاشتند. به ایشان عرض شد که آیا این افراد شیعه هستند؟ فرمودند اگر شیعه بودند باید نمک خانه‌مان را با آن‌ها تقسیم می‌کردیم.
امام سجاد (ع) در چه شرایطی امامت را بر عهده داشتند؟
آیت الله جاودان گفت: کسانی که بعد از پیامبر بر مسند قدرت نشستند، خواستند خاندان پیامبر دیگر در منظر و مرعای مردم نباشند. مثلاً امیرالمؤمنین (ع) در طول ۲۵ سال، خانه‌نشین نبودند؛ بلکه بیابان‌نشین بودند! دور از چشمان مردم، زمین آباد می‌کردند.
وی ادامه داد: در عصر بنی امیه، معاویه حکومتش را با دشمنی علنی با امیرالمؤمنین آغاز کرد. اگر قبلی‌ها فقط می‌خواستند مردم اطراف خاندان پیامبر نباشند، معاویه می‌خواست اصلاً هیچ کس از بنی‌هاشم روی زمین نماند. تجلی این دشمنی‌ها در کربلا بود که بنی امیه حتی به کودک شش‌ماهه هم رحم نکردند. اگر کل بنی‌هاشم هم در کربلا بودند، همه را شهید می‌کردند. در نماز جمعه‌ها هم بخشی از خطبه‌ها سب و لعن امیرالمؤمنین بود. روزی یکی از نزدیکان معاویه به وی گفت که تو قدرت می‌خواستی و بدان رسیدی. دیگر لعن علی را بس کن. معاویه گفت که می‌خواهم بچه‌ها با لعن علی پیر شوند! بنی امیه در روستاها تبلیغ می‌کردند که آن کسی که می‌خواست شتر پیامبر را رم دهد تا پیامبر کشته شود، علی بوده‌است! پس او را لعن کنید.
وی افزود: بعد از شهادت امام حسین (ع) هم اینقدر ترس و خوف بر عالم اسلام چیره شده بود که اصلاً کسی سمت خانۀ اهل بیت نمی‌رفت! امام سجاد خودشان فرمودند که در مکه و مدینه ۲۰ نفر هم وجود ندارند که ما را دوست داشته باشند. ایشان باید این درد را دوا می‌کرد و دوا کرد. کار به جایی رسید که از مدینه کسی شهر را به قصد حج ترک نمی‌کرد تا اینکه امام سجاد از شهر خارج می‌شدند. در مکه هم پس از حج کسی شهر را ترک نمی‌کرد، مگر اینکه امام مکه را ترک می‌کردند؛ از بس که مردم از ایشان خوبی دیدند.
اهمیت کار امام زین العابدین و اهمیت عزاداری ماآیت الله جاودان گفت: امام زین العابدین ۳۵ سال گریه کرد. این چه توانایی عظیمی است! چه کسی می‌تواند برای عزیزش ۳۵ سال به طور جدی گریه کند؟ این به خاطر ساختمان وجودی ایشان است که به آخرت یقین دارد. گرچه ایشان از گریه‌هایشان هدف هم داشتند اما گریه‌ ایشان واقعا به خاطر عزاداری و سوز دل بود و کاملا خالص بود. وقتی یک اشک خالص ریخته شود اثرگذاری آن ابدی می شود. و البته می‌خواستند ارکان حکومت ظلم را بلرزانند و عالم بفهمند که امام حسین بی گناه کشته شده‌است. امام حسین کاری کرد که خوبی خوب بماند و بدی بد بماند. مردم مدینه را قتل عام کردند و فکر کردند که ثواب کردند! اگر خون امام حسین نبود این کار بد ثواب می‌ماند! الان بدی بد است. وهابیت هم اگر کاری می‌کند می‌گوید یزید این کار بد را نکرده! می‌گوید شیعیان کوفه امام را شهید کردند و الا در بدی این کار دیگر حرفی نیست! یزید را تطهیر می‌کنند چون یزید خلیفه بوده و خلافتش را از گذشتگانش گرفته و این قضیه آن‌ها را زیر سوال می برد. البته خود یزید هم بعد از خطبه‌ امام سجاد که دیگر دید وضع خراب است ناگزیر شد بگوید که من نبودم و تقصیر ابن زیاد انداخت و گفت من با حسین قوم و خویش بودم و این کار را نمی کردم!
وی در پایان گفت: به هر حال خوبی خوب ماند و بدی بد ماند به خاطر کاری که امام حسین کرد. ما هم که در مجالس اهل بیت شرکت می کنیم، دنباله روی همین راه هستیم. امام سجاد هم که گریه می‌کرد می‌خواست این قضیه زنده بماند. ما البته حلقه‌ کوچکی از این جریان هستیم.

منبع : خبرگذاری مهر

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 2 ارديبهشت 1397
«لاتاری» و «به وقت شام» در مرز ۱۰ میلیارد تومان

آمار فروش فیلم‌های سینمای ایران در حالی اعلام شد که همچنان سهم «مصادره»، «به وقت شام» و «لاتاری» از سایر فیلم‌ها بیشتر است.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در هفته‌ای که گذشت گیشه سینمای ایران برای چند فیلم همچنان گرم بود، فیلم‌هایی که توانستند مخاطبان بسیاری را به سمت خود جذب کرده و فروش خوبی را از آن خود کنند. در این بخش سهم فیلم‌های «مصادره»، «به وقت شام» و « لاتاری» از سایرین بیشتر بود.

تینا پاکروان مسئول فروش دفتر پخش «نیکان فیلم» درباره فروش فیلم سینمایی «مصادره» گفت: فیلم سینمایی «مصادره» تاکنون ۱۲ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان فروش کرده و در حال حاضر ۱۲۰ سالن سینما در اختیار این فیلم قرار دارد.

علی سرتیپی مدیر دفتر پخش «فیلمیران» درباره فروش فیلم سینمایی «به وقت شام» اظهار کرد: این فیلم در حال حاضر ۹۰ سالن سینما در اختیار دارد و توانسته است تاکنون به فروش ۹ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومانی دست یابد.

فیاض هوشیار پارسیان مسئول فروش دفتر پخش «سیمای مهر» درباره فروش فیلم سینمایی «لاتاری» اعلام کرد: فیلم سینمایی «لاتاری» در حال حاضر ۲۸ سالن سینما در تهران و ۱۲۰ سالن سینما در شهرستان‌ها در اختیار دارد و توانسته‌است ۹ میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان فروش کند.

وی ادامه داد: متاسفانه برخی از فیلم‌های سینمایی در روز‌های تعطیل، اکران مردمی می‌گذارند و این موضوع اخلاقی نیست و به ضرر فیلم‌های دیگر تمام می‌شود. فیلم سینمایی «لاتاری» تنها فیلمی است که فروش شهرستان‌های آن، با فروش تهران آن، برابری می‌کند.

سعید خانی مدیر دفتر پخش «خانه فیلم» درباره فروش فیلم سینمایی «لونه زنبور» گفت: این فیلم سینمایی ۲۸ سالن سینما در تهران و ۷۴ سالن در شهرستان‌ها در اختیار داشته و توانسته تا کنون ۶ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان بفروشد.

حبیب اسماعیلی مدیر دفتر پخش «رسانه فیلمسازان» درباره فروش فیلم سینمایی «خرگیوش» اظهار کرد: فیلم سینمایی «خرگیوش» تاکنون حدود ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان فروش کرده و در حال حاضر ۳۵ سالن سینما در اختیار دارد.

وی ادامه داد: شرایط اکران فیلم سینمایی «خرگیوش» به هیچ عنوان شرایط نیست. کمتر کاری که می‌توانستند برای ما انجام بدهند این بود که حداقل سالن مورد نیاز را در اختیارمان قرار می‌دادند. در حال حاضر بسیاری از فیلم‌هایی که در حال نمایش هستند حدود ۱۷۰ سالن سینما در اختیار دارند. 

منبع :‌خبرگذاری دانشجو


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده :
تاریخ : شنبه 1 ارديبهشت 1397